loading...
غلامان ابالفضل(ع)
غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 126 پاییز 1391 نظرات (4)

رویکردها و عملکردهای آخرالزمانی

    از هنگامی که پیامبر عظیم الشّان ما(ص) مسئله ظهور منجی آخرالزّمان را مطرح کردند، ذهن مسلمانان همواره با مسئله ظهور منجی عجین بوده است. این امر به حدی در ذهن مسلمانان تثبیت گشته بود که بارها قیام‌هایی از جانب مدعیان دروغین واقع شد. این مدعیان حتی در احادیث نیز دخل و تصرف کرده و تناقض‌هایی را که بین سخنان آنان و احادیث پیامبر(ص) وجود داشت نیز به نحوی توجیه می‌کردند. تعدادی از این قیام‌ها حتی قبل از تولد حضرت مهدی(ع) به وقوع پیوستند که از آن جمله می‌توانیم به قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن مجتبی(ع) ‌اشاره کرد که حتی در بین پیروان خود ملقب به نفس زکیه بوده و بعد از مدتی ادعای مهدویت نمود. از دیگر افراد، مهدی عباسی از خلفای بنی عباس است که داعیه مهدویت نمود و حتی در تأیید او احادیث جعلی از پیامبر اکرم(ص) ارائه شدند که در آنها پیامبر(ص) نسب مهدی موعود را از عموی خود، عباس می‌دانند!!! فضاحت این کار تا بدان حد بالا بود که سیوطی عالم مشهور اهل سنت نیز به صراحت آنها را جعلی دانسته است. به جز مسئله ظهور، نشانه‌های ظهور نیز در طول تاریخ، بارها آلت دست اهداف سیاسی گروه‌های قدرت طلب واقع شده‌اند که از آن جمله می‌توان به قیام ابومسلم خراسانی از «خراسان» با پرچم‌های سیاه ‌اشاره کرد که نهایتاً این حیله در جهت خدمت به بنی‌عباس به کار گرفته شد و سرانجام آن سقوط بنی‌امیه و حکومت بنی‌عباس بود. گه‌گاه سوء استفاده از نشانه‌ها تا بدانجا پیش ‌رفته بود که حتی نشانه‌های منفی، مانند خروج سفیانی نیز مورد توجه واقع شد؛ چنان که کسی از حکام اموی به نام عثمان با ادعای اینکه سفیانی است از «عراق» قیام نموده و از دیدگاه جبرگرای مسلمانان آن زمان سوء‌استفاده کرده و با این عنوان که وی مقدمه‌ساز ظهور است و دیگران چاره‌ای جز تحمل وی به عنوان مقدمه‌ساز ظهور ندارند، در عراق به تاخت و تاز پرداخته است. در قرون اخیر نیز وقایع مشابه مانند ادعای صفویان مبنی بر اینکه سید خراسانی ممکن است از بین آنها برخیزد یا مهم‌تر از آن، ادعای بابیت و بهائیت در قرن گذشته، نشان از تأثیرگذاری فرهنگ مهدوی بر تحرکات سیاسی دارد. موارد یاد شده و مشابه، در طول تاریخ بارها به وقوع پیوسته‌اند و مسلمانان، به خصوص شیعیان با کوچک‌ترین شباهتی که بین مدعیان و احادیث می‌یافتند، در بسیاری از مواقع فریب می‌خوردند و از آنجا که در اکثر مواقع تحت ظلم می‌زیستند، به امید آینده درخشانی که در قرآن وعده داده شده بود، این مدعیان را همراهی کرده که کشته می‌شدند یا بعد از پیروزی با کشف اینکه مدعی، مهدی موعود نبوده است، دچار سرخوردگی و یأس می‌شده‌اند. این مسائل باعث شد که در قرن اخیر برخورد مذهبی‌ها با مسئله ظهور به سه شکل باشد:
غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 84 پاییز 1391 نظرات (0)

جای ما کجاست؟

 بررسی درباره مخالفان امام زمان(ع)، نشان می‌دهد، سوای مستکبران بیدادگر که در اول صف مخالفان قرار دارند، بیشترین کارشکنی‌ها از جانب کسانی است که ادعای موافقت با امام دارند و خود را از منتظران امام ‌مهدی(عج) می‌دانند. اینان، امام را نه به ‌خاطر پیاده کردن اسلام اصیل، بلکه برای همراه کردن ایشان با آرزوها و هوس‌های خود می‌خواهند و پس از پیوستن به امام(عج)، چون کارها را بر وفق مراد خود نمی‌بینند و ناچارند از منافع نامشروع خود درگذرند، به توجیه اهداف خود روی می‌آورند و با سلاح‌ دین و مذهب، به جنگ امام(عج) می‌روندکه به فرموده امام صادق(ع):
«چه بسیار کسانی که ادعای پیروی او را دارند؛ ولی پس از ظهور حضرت، از او روی می‌گردانند.»(1)
در اینجا، به برخی از این افراد یا گروه‌ها اشاره می‌کنیم.

1. راحت‌طلبان

راحت‌طلبی ریشه در خودپرستی دارد و خودخواهی، منشاء همه مفاسد است. لذت‌طلبی حالتی را در انسان ایجاد می‌کند که همه معیارهای اعتقادی و اخلاقی او را دگرگون می‌سازد.
لذت‌طلب، دین را به گونه‌ای توجیه می‌کند که با رفاه او در تزاحم نباشد. او بیشتر به دنبال آن دسته از احکام ساده و بدون دردسر است که دنیایش را در خطر نیاندازد. جمعی از مسلمانان «مکه» پیش از هجرت به «مدینه»، خدمت پیامبر(ص) رسیده ابراز می‌داشتند: موردآزار دشمنانیم، اگر اجازه دهی، با دشمنان می‌جنگیم.
پیامبر(ص) می‌فرمود: «اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگاه‌ دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید».
پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامشی نسبی در آن شهر، پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت، زبان به اعتراض گشودند که خدایا، چرا فرمان‌ نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نیانداختی. قرآن، ریشه ترس و وحشت آنان را راحت‌طلبی می‌شمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار می‌دهد.(2)
انقلاب جهانی امام‌ زمان(عج)، بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزی نمی‌رسد. در نبرد محرومان با مستکبران، برق تیغ بلا، ایمان‌ها را به آزمایش درمی‌آورد. مؤمنان راستین، پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلایا آماده می‌کنند؛ ولی راحت‌طلبان با دستاویز قرار دادن مذهب، در پی توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران انتظار، بیش از همه چیز، در فکر زندگی خودند و انتظار را بیشتر در دعا و … می‌جویند.
راحت‌طلبان از برابرآیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم، بی‌تفاوت می‌گذرند. این‌گروه، نجات بشر و عمل به این گونه دستورها را مربوط به زمان ظهور می‌دانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع می‌پندارند.
امام خمینی«ره» در طرز تفکر این گروه می‌گویند:

غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 100 پاییز 1391 نظرات (0)

وارونگی در مفاهیم و بحران های آخرالزّمان

    
امر به معروف و نهی از منکر که شاهرگ حیاتی اسلام و جامعه ی اسلامی به شمار می آیند، به تعبیر روایات، فریضه ای بزرگ است که دیگر فرایض با آن قوام می یابند(1)و هر گاه که بدان ها عمل شود، امت اسلام روی خوشی و خیر خواهد دید. عمل بدان ها عزت یافتن از جانب حق متعال را به دنبال خواهد داشت و ترک آنها، خذلان و خواری (2) و نیز بغض و قهر الهی را .(3) امر به معروف و نهی از منکر، بر خلاف تصور عوام، نه امر کننده و ناهی را به استقبال مرگ می کشانند و نه او را از آنچه که به عنوان روزی، مقدر او گشته، محروم می سازند(4)در عین حال در دوره ی آخرالزمان باعث تغییر در نگرش انسان ها نسبت به همه ی امور و مسائل در جوامع مختلف و از جمله جامعه اسلامی خواهند شد. یکی از این موارد که در جامعه ی اسلامی به شدت دچار تغییر و تحول می شود، امر به معروف و نهی از منکر است. این تغییر و تحول زمینه ساز تمام تحولات بعدی است. محتوای روایات ناظر بر این موضوع، بیانگر چهار ویژگی یا تغییر و تحول در حوزه ی امر به معروف و نهی از منکر است.

ترک امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزّمان

به رغم تمام آنچه درباره ی اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و جایگاه این دو در اسلام آمده، در دوره ی آخرالزمان علاوه بر ترک امر به معروف توسط جوانان و پیران و نیز خواری امر به معروف کننده، کار تا آنجا پیش می رود که مؤمن قدرت بر انکار و نهی ندارد؛ مگر در دل خویش و اگر کسی به حق تکلم نموده یا امر به معروف و نهی از منکر کند، دیگری به سوی او برخیزد و او را نصیحت کند که این امر از تو برداشته شده است. (5) در دوره ی آخرالزمان این دو فریضه ی اسلامی به طور چشمگیری کنار گذاشته می شوند. علت این امر را می توان ناشی از ترس جانی، مالی، نیافتن شرایط مناسب و غربت اسلام و حق دانست. زیرا در این دوره، دین به همان غربت صدر اسلام بازگشته (6) و در میان مردمان، تنها نامی از دین و اسلام باقی می ماند و اساساً دین داری در میان آنان، امری خوار شمرده می شود. (7)

 

غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 114 تابستان 1391 نظرات (0)

 

سلام دوستان،امروز میخوام درباره عمر و ابوبکر و ضربه هایی که به اسلام و پیامبر اسلام (ص) زدند،چند خطی بنویسم.

 

همه مسلمانان نا آگاه،چه شیعه و چه اهل سنت می گویند که عمر و ابوبکر جزء یاران نزدیک پیامبر (ص) بودند؛ولی دوستان این یار نزدیک بودن فقط از روی ظاهر بوده و پیامبر (ص) فقط آنها را از روی ظاهر یار نزدیک خود میدانست،وگرنه هیچ علاقه ای به آن ها نداشت به کنار،حتی در دل خود نیز به آنها لعنت می فرستاد.

 

شاید بپرسید: چرا پیامبر (ص) آنها را به ظاهر دوست داشت.

در ادامه مطلب می توانید دلیل این دوستی ظاهری را بخوانید.

 

غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 88 بهار 1391 نظرات (0)



دوستی پرسید اینقدر میگویند جریان انحرافی ....جریان انحرافی؛ ازکجا معلوم که این جریان واقعا انحرافی است؟ شاید این جریان درست می گویند و شاید مخالفان آنها واقعا انحرافی اند؟
ازاین شک و تردید ها بعضی وقت ها ممکن است درذهن دیگران پدید بیاید ولی واقع مسئله اینست که انحرافی نامیدن جریانی خاص دلیل می طلبد و ما تابع دلیلیم.
انحراف دینی شامل آن دسته افکار، عقاید و اعمال و مناسک می شود که با متون دینی ناسازگارباشد.آنچه باعث می شود یک جریان چه فکری و چه عملی انحرافی نامیده بشود عدول از موازین دینی است.
تازگی ندارد و از زمان حیات رسول الله بوده اند اشخاص و جریان هایی که تلاش کرده اند به نوعی یا از موازین دینی به سلیقه و اجتهاد شخصی خود عدول نموده یا پسند خود را برمتون دینی تحمیل بنمایند. قرآن صریحا تاکید می کند که راه درست و راه نادرست روشن شده است " قد تبین الرشد من الغی "(بقره-155) حق و باطل مشخص شده است لذا هرگونه اختلاف دردین ناشی از چشم بستن برحقایق روشن و داشتن انگیزه های روان شناسانه است که موجب می شود افراد حتی با داشتن اعتقادات دینی ، نتوانند پای بندی خود را نشان بدهند و التزام بورزند.طبق قران کریم انزال کتاب و ارسال رسل برای رفع اختلافات بوده است (نحل-14) ولی کسانی با اینکه علم به مبینات کتاب اسمانی داشته اند ازروی رقابت و ستم گری اختلاف درست کرده اند." فما اختلفوا الا من بعد ما جاء هم العلم بغیا بینهم" ( بقره 213 و نیز جاثیه 17) با این احوال خداوند ایمان آورده ها را به اذن خود هدایت می کند. " فهدی الله الذین امنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه " (بقره -213)

غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 82 بهار 1391 نظرات (0)


حجتيه اي کيست، چه مي گويد، و چه مي کند؟!

نه هرکس از مولايمان، امام زمانمان، واسطه فيض هستي، حضرت صاحب الزمان(عج)، که دم زد، حجتيه اي نيست!هر کس هم که با ترويج جريانات فکري انحرافي مانند وهابيت،بهائيت و مارکسيسم مبارزه کرد، انجمني نيست!راستي پس جرم انجمني ها چيست؟ مگر جز اين است که اينان به همين ويژگي ها و اقدامات مشهورند؟ آيا نگاهي بدبينانه درباره حجتيه اي ها وجود داشته و خطر آنان بزرگ نمايي شده است؟!آيا اين تفکر اصلاً خطري براي جريان اصيل اسلامي محسوب مي شود؟!راستي!آيا نبايد با جريانات وهابي و بهائي که دارند فکر جوانان شيعه را منحرف مي کنند مبارزه کرد و عليه آنان روشنگري نمود؟!عمده ما مذهبي ها، به دلايل مختلف تربيتي و فکري و تاريخي، از تشخيص رنگ هاي ظاهراً مشابه، عاجزيم و اين يعني خطر به دام فکر انجمني افتادن.آري!انجمن حجتيه اگر يک تشکيلات منسجم فعال نباشد -که هست -نمادي از يک نوع فکر مذهبي نسبتاً رايج است که بايد براي درمان آن فکري اساسي کرد.قبل از هرچيز بايد بدانيم که انجمني ها چه مي کردند و چه باوري داشتند و حال نيز چه مي کنند؟ خدا را چه ديدي شايد ما نيز انجمني بوديم!!

غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 96 بهار 1391 نظرات (0)
 
با انتشار گسترده ي فيلم مستند.«ظهور بسيار نزديک است »، بحث نقد و بررسي ادعاهاي اين مستند در محافل گوناگوني مطرح است . ادعاهاي اين مستند را مي توان به دو دسته تطبيقات و توقيت تقسيم کرد. خود سازندگان اين مستند اذعان دارند که تطبيقات شان قطعي وحتمي نيست و احتمال اشتباه در آن وجود دارد. البته اين عقب نشيني پس از انتقادات فراوان و توجيهات بسيار و گاه عجيب و غريب به نتيجه مطلوب سازندگان رسيده بود . براي مثال شعيب ابن صالح را، گفته اند که شعيب مصغر شعب است و شعب يعني مردم و رئيس جمهور مردمي است و صالح يعني نيک و وي فرزند انساني صالح بوده است و..اين نوشته به مسأله توقيت ظهور پرداخته است.
در معتبرترين کتب شيعي، بابي به نام المنع عن التوقيت يا کراهيه التوقيت بوده است. اصطلاح کراهت در عرف قدماي اماميه به معناي حرمت بوده است. در کتاب الغيبه نعماني، بابي به نام المنع عن التوقيت و درکتاب شريف کافي، باب کراهيه التوقيت به روايات در اين باره مي پردازد.
با خواندن اين روايات ، دريافت مي شود که لسان اين روايات بسيار محکم است و از توقيت شديداً نهي شده است.
1. من اخبرک عنا توقيتاً فلاتهابن ان تکذبه فانا لا نوقت لاحد وقتاً
2. ابي الله الا ان يخلف وقت الموقتين.
3. متي خروج القائم ؟ يا ابا محمد! انا اهل بيت لا نوقت و قد قال محمد صلي الله عليه و آله کذب الوقانون، يا ابا محمد ان قدام هذا الامر خمس علامات
غلامان ابالفضل(ع) بازدید : 60 بهار 1391 نظرات (0)

 

تا یک دهة پیش، ورود به صحنة گفت‌وگوی مهدوی و تأسیس و راه‌اندازی انجمن یا مؤسسه‌ای فرهنگی با رویکرد مهدوی، سخت می‌نمود امّا ورود به شرایط تاریخی جدید، ذیل عنایات حضرت موعود(ع)، بخت این رویکرد اجتماعی به موضوع را گشود و از آن پس دامنة گفت‌وگوها و راه‌اندازی مجامع مهدوی باز و بازتر شد.
به موازات این واقعة مقدّس و فرخنده و با شکسته شدن سدها، آتش طمع بسیاری از دروغزنان و مدّعیان نیز تیز شد و کار و کاسبیشان داغ، چنان‌که در گوشه گوشة این سرزمین بساط چیدند و به رهزنی دین و عقل و باور مردم، مشغول آمدند. مشاهدة این وضع، مؤسسة فرهنگی موعود را واداشت تا ضمن تدوین اوّلین «منشور راهبردی فرهنگ مهدویّت» در کشور و نقد و بررسی جریانات مدّعی و فرقه‌ای، طیّ مقاله‌ای اعلام کند:
با انتشار گسترده ي فيلم مستند.«ظهور بسيار نزديک است »، بحث نقد و بررسي ادعاهاي اين مستند در محافل گوناگوني مطرح است . ادعاهاي اين مستند را مي توان به دو دسته تطبيقات و توقيت تقسيم کرد. خود سازندگان اين مستند اذعان دارند که تطبيقات شان قطعي وحتمي نيست و احتمال اشتباه در آن وجود دارد. البته اين عقب نشيني پس از انتقادات فراوان و توجيهات بسيار و گاه عجيب و غريب به نتيجه مطلوب سازندگان رسيده بود . براي مثال شعيب ابن صالح را، گفته اند که شعيب مصغر شعب است و شعب يعني مردم و رئيس جمهور مردمي است و صالح يعني نيک و وي فرزند انساني صالح بوده است و..اين نوشته به مسأله توقيت ظهور پرداخته است.
در معتبرترين کتب شيعي، بابي به نام المنع عن التوقيت يا کراهيه التوقيت بوده است. اصطلاح کراهت در عرف قدماي اماميه به معناي حرمت بوده است. در کتاب الغيبه نعماني، بابي به نام المنع عن التوقيت و درکتاب شريف کافي، باب کراهيه التوقيت به روايات در اين باره مي پردازد.
با خواندن اين روايات ، دريافت مي شود که لسان اين روايات بسيار محکم است و از توقيت شديداً نهي شده است.
1. من اخبرک عنا توقيتاً فلاتهابن ان تکذبه فانا لا نوقت لاحد وقتاً
2. ابي الله الا ان يخلف وقت الموقتين.
3. متي خروج القائم ؟ يا ابا محمد! انا اهل بيت لا نوقت و قد قال محمد صلي الله عليه و آله کذب الوقانون، يا ابا محمد ان قدام هذا الامر خمس علامات
اگرچه موضوع «آپوكاليپس» و آخرالزّمان، در تاريخ سينماي غرب و هاليوود به عنوان مضموني جذَاب و پركشش شناخته شده است، امَا بروز بسياري از بحران‌هاي طبيعي، اقتصادي و ... طيّ سه، چهار دهة اخير، اين موضوع و همة آنچه كه قبل از ظهور منجي موعود بشر را تهديد مي‌كند، تبديل به سوژة ثابت و تقريباً شاه بيت قصيدة بلند سينماي رؤياساز هاليوود شده است؛ به گونه‌اي كه طيّ اين سال‌ها هر از چند ماه، تماشاگران سينما شاهد نسخه‌هاي جديدي از اين فيلم‌ها بوده‌اند.
برخي اطّلاعات حاكي از آن است كه در دهة نود ميلادي، قريب به شصت درصد از پرفروش‌ترين آثار هاليوود با موضوع و محتواي آخرالزّمان ساخته شده است.
با اوج‌گيري فعّاليت‌هاي بنيادگرايان انجيلي در ايالات متّحدة آمريكا و به ويژه سال‌هاي نزديك به هزارة جديد، موضوع بلاياي طبيعي، ظهور مسيح و تأسيس حكومت هزار ساله كه سخت مورد توجّه اين مبلّغان افراطي بود، دست ماية اصلي فيلم‌سازان هاليوودي قرار گرفت.

ميلاد مرحله نخستينِ اسلام
 

خداوند متعال حضرت آدم را آفريد و سپس جهت معرفي يک معيار جامع براي نشان دادن برتري بين مخلوقات، اسماء (اسم اعظم و رمز معرفت اشيا) را به وي آموخت و چون ملائکه قدرت انتخاب ندارند اين اسما را به ملائکه نياموخت. در نتيجه آدم عالم (به اسما) و ملائکه جاهل به اسما شدند. خداوند متعال سپس براي اينکه اوّلاً ثابت کند ملاک برتري وتقرب به الله بين موجودات عالم، دانش و تسليم در مقابل امر او است، دستور فرمود ملائکه به آدم سجده كنند. ملائکه در مقابل امر خدا تسليم شدند و به خاطر اين سجده جلو افتادند و نخستين مسلمان شدند. طبعاًً شيطان نيز که از جن بود و به دليل علاقه به ملائکه و عبادت زياد در جرگة ملائکه قرار گرفته بود، مشمول امر خدا بود و مي‌بايد مثل ملائکه در برابرعلم آدم سجده مي‌کرد، ولي به خاطر حسادت، تکبر، نژاد پرستي، برتري جويي و قوم گرايي از امر خدا سر باز زد و از سجده کردن به آدم امتناع كرد. بدين ترتيب نخستين «کافر» شد. و عملاً جامعه از سه طايفة: انسان، ملک و شيطان ترکيب يافت. انسان صاحب علم آسماني، ملائکه فاقد آن علم ولي تسليم و مسلمان و شيطان کافر به آن بودند.
چكيده
هر مكتب و يا آموزه عقيدتي، به مقداري كه ظرفيت اصلاح مردم و ايجاد تحولات مثبت در جامعه را داشته باشد، به همان ميزان مي‌تواند زمينه سوء استفاده راهزنان و فرصت طلبان را داشته باشد. آموزه‌هاي خاص تشيع، مانند انتظار، شهادت طلبي و موعودباوري هم از اين مقوله استثناء نيست؛ پيروان فرقه بابيه با استفاده از فضاي خاص سياسي و اجتماعي داخلي و خارجي كه در زمان بروز آن فرقه وجود داشت اين آموزه‌ها را در جهت بسيج مردم در نفي اسلام و ايجاد بدعت در اعتقادات به كار گرفتند و با بهره گيري از عناوين، كار تشكيلاتي و برنامه‌ريزي بلند مدت زمينه تشكيل فرقه ضاله بهائيت را هم ايجاد نمودند كه مورد بهره‌برداري استبداد و استعمار در تثبيت حاكميت آنها بر مردم قرار گرفت.
ما در اين مقاله در پي آنيم كه راه‌كارهاي سياسي پيروان و مدعيان بابيه را در جهت كسب قدرت با استفاد از ابزار فرهنگي و عقيدتي بررسي نموده و پيامدهاي آن را نيز تشريح نمائيم.
نگاهي به پيشينه فرقه هاي انحرافي درباره اعتقاد به مهدي موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ظهور آخرين منجي عالم بشريت مهدي موعود(عج)، يكي از بارزترين و بديهي ترين مسايل اسلامي و مورد تاييد تمامي مسلمانان
بويژه شيعيان است و تمامي فرق اسلامي اين آيات و روايات و مفاد آنها را به گونه اي دركتابهاي حديثي و كلامي و تفسيري و احيانا رجالي و تاريخي خود متعرض شده و درباره آن به شكلهاي مختلف سخن گفته اند. در عين حال، اين مسأله بديهي همچون هر مسأله ديگر گاه مورد سوء استفاده افراد يا گروه هاي مختلف قرار گرفته و اهداف و اغراض خاصي از اين عمل دنبال مي شود. با وجود اين، سوء استفاده ها به اصل و اصالت اين حقايق خدشه وارد نمي سازد. اين مسأله مهم از همان زمان ائمه اطهار ( ع ) مورد سوء برداشت قرار گرفت و با برخورد قاطع آنان، مواجه شد. اين روند انحرافي در عصر غيبت صغري بويژه پس از آن، به اشكال دروغين سفارت و نيابت خاصه امام عصر (عج) تجلي مي نمود، كه مورد تكذيب آن حضرت و هشدار ايشان قرار مي گرفت.
در اين مجال، مي كوشيم تنها به بخشي از آنچه در اين وادي واقع شد و مسلمانان هنوز از پيامدهاي ناگوار آن رنج مي برند، اشاره كنيم.
نگاهي به پيشينه فرقه هاي انحرافي درباره اعتقاد به مهدي موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ظهور آخرين منجي عالم بشريت مهدي موعود(عج)، يكي از بارزترين و بديهي ترين مسايل اسلامي و مورد تاييد تمامي مسلمانان
بويژه شيعيان است و تمامي فرق اسلامي اين آيات و روايات و مفاد آنها را به گونه اي دركتابهاي حديثي و كلامي و تفسيري و احيانا رجالي و تاريخي خود متعرض شده و درباره آن به شكلهاي مختلف سخن گفته اند. در عين حال، اين مسأله بديهي همچون هر مسأله ديگر گاه مورد سوء استفاده افراد يا گروه هاي مختلف قرار گرفته و اهداف و اغراض خاصي از اين عمل دنبال مي شود. با وجود اين، سوء استفاده ها به اصل و اصالت اين حقايق خدشه وارد نمي سازد. اين مسأله مهم از همان زمان ائمه اطهار ( ع ) مورد سوء برداشت قرار گرفت و با برخورد قاطع آنان، مواجه شد. اين روند انحرافي در عصر غيبت صغري بويژه پس از آن، به اشكال دروغين سفارت و نيابت خاصه امام عصر (عج) تجلي مي نمود، كه مورد تكذيب آن حضرت و هشدار ايشان قرار مي گرفت.
در اين مجال، مي كوشيم تنها به بخشي از آنچه در اين وادي واقع شد و مسلمانان هنوز از پيامدهاي ناگوار آن رنج مي برند، اشاره كنيم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا شما وظیفه منتظر ظهور را میدانید.....؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 108
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 171
  • بازدید سال : 1,366
  • بازدید کلی : 18,377
  • کدهای اختصاصی
    تماس با ما Flash banner maker online

    Get Flash Code