اين كه چه علل و عواملي باعث دگرگوني هاي اجتماعي است، سؤال اصلي و محوري اين
نوشتار را تشكيل مي دهد و با توجه به بضاعت علمي و منابع موجود به آن پاسخ داده
خواهد شد.
فرضيه اي كه در صدد بررسي آن هستيم اين است كه محتواي باطني انسان
(انديشه، عقيده و ايدئولوژي) بويژه فطرت كمال جويي و تجدد خواهي انسان علت اكثر
دگرگوني هاي اجتماعي است. اين فرضيه با توجه به اين اصل بررسي مي شود كه فرد و
جامعه هر دو اصيل اند. و به تعبيري ديگر اين "انسان" است كه اصالت دارد، به عنوان
يك موجود با شعور، آگاه، دين خواه و عقل گرا با فطرتي كه طالب كمال و تعالي است.
علل و عوامل دگرگوني اجتماعي
1. خون و نژاد
طبق اين نظريه، عامل اساسي پيش برنده تاريخ، نژادها هستند; زيرابعضي نژادها و خون ها استعداد فرهنگ آفريني و تمدن گستري دارند و برخي ديگر خير. بعضي مي توانند علم و صنعت و اخلاق توليد كنند و گروهي صرفاً مصرف كننده اند.