ضمن اينکه علاقه زيادي به مشارکت در زمينه هاي مذکور دارم اغلب دوستان و آشنايان نسبت به پذيرش پيشنهادات من علاقه نشان مي دهند.
نظر و تعلقات و تعهدات شما در امور سياسي، اجتماعي، مذهبي و ميهني به چه ميزان و چگونه است؟ و به چه دسته و جمعيتي بيشتر وابستگي داريد؟
در کليه زمينه هاي مذکور به حد نياز يک زندگي ساده و معمولي علاقه دارم و به مشارکت نسبي آن بي ميل نيستم ولي به هيچ گروه و جمعيت خاصي وابسته نبوده و فعلا علاقه چنداني هم به مشارکت دائمي با آن ها ندارم.
واکنش و نظر شما در مقابل مرگ، نقص عضو يا بيماري خاص آينده همسر و فرزندان تان چيست؟
با چنين پيش آمدهايي به هيچ عنوان نمي توان مبارزه نمود و خود را بايد با آن ها وفق دهم و زندگي را براي ادمه حيات مساعد کنم و مي دانم اگر احساسات مشابه در اين زمينه باشد جدايي امکان پذير نيست.
آيا موارد ناموفق کسبي و جدايي و طلاق در زندگي خانوادگي و بستگان نزديک شما وجود داشته است؟ علت آن را چه مي دانيد؟
چنين اتفاقاتي به علل فراوان در اغلب فاميل ها پيش مي آيد و علل آن به جز نداشتن منطق و اصطلاحاً خودراي بودن چيز ديگري نخواهد بود.
آيا قبل و بعد از تصميم گيري و انجام امور روزانه خود، به خوبي به آن فکر مي کنيد؟ و ديگران را در آن سهيم نمي دانيد و بر مصداق خود کرده را تدبير نيست اعتقاد داريد؟
علاوه بر اينکه نسبت به امور گذشته خود چندان فکر نمي کنم و به همين سبب گذشته را براي آينده خود تجربه نمي کنم، اين موضوع را يکي از صفات بد خود مي دانم و به ناچار بايد بپذيرم خودکرده را تدبير نيست و روي اشتباهات خود به گونه اي مي خواهم سرپوش بگذارم.
صفاتي که در اصالت يک خانواده مختصر مي شوند کدامند؟
صداقت و راستي و امانت داري، ايمان در کليه ابعاد زندگي، اعتقاد به نظم و ترتيب و نظافت، احتراز از زشتي ها، احترام وافر به بقاء و ساختار زندگي، داشتن علم و دانش و فرهنگ مورد نياز زندگي، احساس مسئوليت در قبال همسر و کليه افراد جامعه.
بدترين صفات يک همسر کدام است؟
دروغگويي و آنچه که در شرع و عرف به عنوان خلاف به آن اشاره گرديده و هتک حرمت و نداشتن منطق کافي و عدم توجه به وظايف به نظرم بدترين صفات يک همسر است.
روابط کلي خانواده شما با يکديگر چگونه است؟ لطفا به موارد اختلاف نظر و احياناً اشتباه آن ها اشاره کنيد و راه حل آن را نيز پيشنهاد نماييد.
ما به طور کلي و اکتسابي به يکديگر احترام کافي و لازم را مي گذاريم و در اغلب موارد با مشورت يکديگر نسبت به امور خود مبادرت مي ورزيم و مثل زندگي اغلب مردم اختلاف نظرهايي داريم، ولي هيچ گاه به مشاجره و ناراحتي نرسيده و به هر صورت با نظر افراد با تجربه موضوع را حل کرده ايم. نظم و نظافت را در زندگي خصوصي خود به چه نحو انجام مي دهيد و راه حل مطلوب آن را چه مي دانيد؟ علاقه وافر به نظم و نظافت دارم و معتقد هستم اين امر مهم در زندگي مديريت خاص خود را نياز دارد.
تفاوت سني بين همسران تا چه حدي معقول است و نظر شما نسبت به اين موضوع چيست؟
تصور مي کنم سن ازدواج براي خانم ها (25-30)و آقايان (30-35)باشد بهترين زمان با فاصله سني حدود هفت سال مناسب است، ولي ضمن اظهار نظر مذکور معتقد هستم در هر سني امکان يک زندگي مشترک موفق با بررسي هاي لازم ميسر است.
علاقه داريد با چه تيپ از رفقا و آشنايان در آينده رفت و آمد خانوادگي داشته باشيد؟ و حد اين رفت و آمدها را به چه ميزان معقول مي دانيد؟
بيشتر علاقمند هستم با افرادي رفت و آمد داشته باشم که نسبت به کليه موارد از خودم برتر باشند تا حداقل در آموزش رفتار و بحث هاي سازنده چيزي بياموزم و اين رفت و آمد را در حد معقول به گونه اي که براي ديگران مزاحمتي نباشد مي پذيرم و اعتقاد وافر دارم که رفت و آمد با افراد نامربوط اثر نامطلوب در زندگي دارد.
منبع:راه کمال شماره 29مجله روانشناسي خانواده
سلامی دوباره 